چرا نابودی خرس‌های قطبی فاجعه است؟
چرا نابودی خرس‌های قطبی فاجعه است؟

چرا نابودی خرس‌های قطبی فاجعه است؟، اما سوال مهمی که مطرح است این است که چرا نابودی خرس های قطبی یک فاجعه است؟ برای پاسخ به این سوال، پیشنهاد می کنیم این مقاله را تا انتها مطالعه کنید. با ما همراه باشید.

چرا نابودی خرس‌های قطبی فاجعه است؟

یک سوال مهم این است که آسیب‌پذیری خرس‌ها به عنوان شکارچیان راس هرم غذایی تا چه اندازه بر زندگی انسان‌ها  تاثیرگذار است؟ اندرو دروچر (Andrew Derocher) استاد بیولوژی دانشگاه آلبرتا (Alberta University)کشور کانادا، مسئول دپارتمان علوم بیولوژی و نویسنده کتاب راهنمای جامع بیولوژی و رفتارشناسی خرس‌های قطبی این مساله را این‌طور تشریح می‌کند:

«بسیاری از اکوسیستم‌ها آشکارا نسبت به تغییرات عکس‌العمل نشان می‌دهند. ما انسان‌ها می‌توانیم خرس‌ها را به طور کل از اکوسیستم حذف کنیم و هیچ نشانه­ مشخصی از اضمحلال نبینیم اما در این شرایط قطعا اکوسیستم متفاوتی خواهیم داشت. از نظر پیشینه تاریخی می‌توان گفت که خرس‌های قطبی در آخرین عصر یخبندان یعنی زمانی که هوا خیلی سردتر بوده، در دریای بالکتیک و حتی خارج از مرزهای ایرلند حضور داشته‌اند. در پایان عصر یخبندان خرس‌های قطبی به طور کل از این مناطق ناپدید شدند. همه این‌ها اطلاعاتی است که از روی فسیل‌ها به دست آمده. در آن زمان هم اکوسیستم مضمحل نشد اما شرایط تغییر کرد و گونه‌های جدیدی توانستند خود را با این شرایط سازگار کنند. اما سیر تغییرات در گذشته مشخصا خیلی کندتر بود، در حالی که آن چه امروز به واسطه فعالیت‌های انسانی در شمالگان شاهد هستیم، به معنای واقعی کلمه هشداردهنده است.»

دروچر در ادامه می‌افزاید: «مشکل خرس‌های قطبی این است که درست برخلاف اتفاقی که در طی آخرین گرمایش طبیعی رخ داد، بیش‌تر از این نمی‌توانند به مرزهای شمالی‌تر پناه ببرند چرا که به واقع جایی هم برای آن‌ها باقی نمانده است. خرس‌های قطبی گونه‌هایی وابسته به فلات‌های قاره‌ای هستند یعنی جایی که در آن میزان تولید دریایی خیلی بیش‌تر از آب‌های عمیق است.»

فلات قاره منطقه‌ای از قسمت کم­عمق دریا است که اطراف یک قاره را در برمی­گیرد. معمولا حدفاصل ساحل تا عمق ۱۸۳ متری فلات قاره خوانده می‌شود. اگر سطوح یخ‌های دریایی بیش‌تر از این به سمت شمال عقب‌نشینی کنند، آن گاه خرس‌ها هم مجبور می‌شوند که با زندگی در آب‌هایی با عمق بیش‌تر از ۲۰۰۰ متر کنار بیایند یا به زباله‌های خشکی اکتفاء کنند.

توجه داشته باشید که میزان تولید غذا در این مناطق بسیار کم است و جای تردید است که خرس‌ها بتوانند جمعیت‌های پایداری در آن مناطق تشکیل دهند. منظور از جمعیت پایدار، تعداد حیوانات کافی با تنوع ژنتیکی کافی است که امکان بقای آن در درازمدت وجود دارد. دروچر معتقد است که عواقب نابودی خرس‌ها اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی خواهد بود.

دروچر در خاتمه یادآور شد: «ما در اغلب موارد برای سنجش سلامت خرس‌ها از بیوپسی (نمونه‌برداری از بافت) چربی استفاده می‌کنیم . نمونه‌های خون و حتی شیر این حیوانات می‌تواند در این راستا بسیار راهگشا باشد. متاسفانه در تحقیقاتی که شخصا در آن‌ها حضور داشته‌ام، شاهد بوده‌ایم که نمی­توان با قطعیت بر یک نوع آلاینده خاص تاکید کرد چرا که در اکثر موارد ترکیبات شیمیایی شکسته می‌شوند و شناخت دقیق آن‌ها خود یک مشکل اساسی دیگر است. اما شواهد مستدلی وجود دارد که نشان می‌دهد این ترکیبات سیستم ایمنی را ضعیف کرده‌اند اما عواقب این ضعف هنوز به درستی مشخص نیست اما نسبتا با قطعیت می‌توان گفت که مرگ برخی از حیوانات و حتی کاهش باروری خرس‌ها رابطه تنگاتنگی با آلاینده­ها دارد.»